امت مسلمه: گروهِ تسليم محض در برابر دستورات الهى، اهل بيت(عليهم السلام)
امت مسلمه تركيبى است از دو كلمه امت و مسلمه. واژه امت به معناى گروهى است كه به لحاظ جهتى مشترك نظير دين يا زبان يا مكان واحد به صورت اختيارى يا غير اختيارى گرد هم جمع شدهاند.[41] اين واژه به معانى دين[42]، انسان جامع صفات و افعال نيك امام[43] و به معناى حين[44] آمده است كه با واژه امت مسلمه ارتباطى ندارد.واژه مسلمه از مصدر اسلام به معناى انقياد و تسليم محض[45] اشتقاق يافته و به شخص يا گروهى كه در برابر فرمانها منقاد و تسليم محضاند اطلاق مىگردد. به عقيده برخى، مُسلم كسى يا گروهى است كه كار خود را به صورت كامل به خدا واگذار كرده است، زيرا واژه اسلام در زبان عربى به معناى تبرئه شدن و خلاص گرديدن از بار مسئوليت است[46] ( => اسلام)، بنابراين، امت مسلمه به معناى گروهى است كه در برابر دستورات تسليم محض بوده و كار خود را به صورت كامل به خدا واگذار مىكنند.
گرچه واژه امت مسلمه تنها يك بار در قرآن و آن هم در آيه 128 بقره/2 آمده است: «رَبَّنا واجعَلنا مُسلِمَينِ لَكَ و مِن ذُرِّيَّتِنا اُمَّةً مُسلِمَةً لَكَ واَرِنا مَناسِكَنا وتُب عَلَينا اِنَّكَ اَنتَ التَّوّابُ الرَّحيم = پروردگارا دل ما را تسليم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نيز به تسليم خود بدار و راه پرستش را به ما بنما و بر ما ببخش. حقيقتاً كه تنها تويى بخشنده و مهربان»؛ اما مضمون آن از برخى آيات نظير «مِلَّةَ اَبيكُم اِبرهيمَ هُوَ سَمـّـكُمُ المُسلِمينَ» (حجّ/22،78) نيز قابل استنباط است. در اين آيه خطاب به امت مسلمه گفته شده: آيين شما از آيين پدرتان ابراهيم است و هم او شما را مسلم ناميده است. مفسران در تعيين مرجع ضمير هو در اين آيه اختلاف نظر دارند؛ برخى مرجع آن را خداوند متعالى و برخى ابراهيم(عليه السلام)مىدانند.[47] در اين ميان روشن است كه اگر ضمير به ابراهيم(عليه السلام)باز گردد مضمون اين آيه با دعاى او در آيه 128 بقره/2: «و من ذرّيّتنا امّة مسلمة لك» پيوند خواهد خورد؛ ولى در هر صورت، اگر مرجع ضمير ذات احديت هم باشد، بازهم مفهوم امت مسلمه به روشنى از اين آيه قابل استخراج است.
تبيين امت مسلمه:
اسلام داراى مراتبى است كه از پايينترين مرتبه يعنى تسليم* زبانى آغاز شده: «قالَتِ الاَعرابُ ءامَنّا قُل لَم تُؤمِنوا ولـكِن قولوا اَسلَمنا ولَمّا يَدخُلِ الايمـنُ فى قُلوبِكُم ... =[برخى از] باديه نشينان گفتند: ايمان آورديم. بگو: ايمان نياوردهايد؛ ليكن بگوييد: اسلام آوردهايم و هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است ...» (حجرات/49،14) و پس از آن به مرتبه تسليم قلبى و سپس به مرتبهاى مىرسد كه شخص، خدا را در كارهاى خود حاضر مىبيند و نهايتاً به عالىترين مرحله كه در آن خود و ديگران را نمىبيند و فقط خدا را مىبيند پايان مىپذيرد[48]، ازاينرو امت مسلمه از گستره معنايى وسيعى برخوردار خواهد بود، گرچه اين حقيقت را نمىتوان ناديده گرفت كه ابراهيم و اسماعيل(عليهما السلام)از بندگان مقرّب خدا بودهاند و مناسب نيست كه خواسته آنان و دعايشان را در حد پايينترين مرتبه و حتى مراتب متوسط تنزل داد، بر اين اساس بايد پذيرفت كه آنچه به عنوان اسلام مورد دعاى ايشان قرار گرفته بالاترين مرتبه اسلام، يعنى همان عبوديت و تسليم محض خدا شدن و وصول به توحيد ناب است.[49] آنچه اين نوع نگرش را به مفهوم مسلم و اسلام در آيه 128 بقره/2 و نيز به واژه امت مسلمه تقويت مىكند، بهكار رفتن دو واژه «مُسلِمَينِ» و «مُسلِمَة» همراه با «لَكَ» است كه به استسلام و انقياد و رضايتمندى محض در برابر قضا و قدر اشعار دارد و اين همان حالتى است كه انسان خويشتن را از روى خلوص وقف خدا مىكند و همه تواضع و بندگى را در زبان و اعضا و جوارح خويش بهكار مىگيرد و به تعظيم ذات احديت مىپردازد.[50] افزون بر آنچه گفته شد از جمله «رَبَّنا وابعَث فيهِم رَسولاً مِنهُم» كه در آيات بعد آمده است مىتوان چنين استفاده كرد كه امت مسلمه همان امت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)است؛ ولى مراد از امت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)كسانى كه نبى مكرم(صلى الله عليه وآله)به سوى آنها مبعوث شده يا به دين اسلام گرويدهاند نيست، زيرا يقيناً بسيارى از پيروان اين دين از ذريّه ابراهيم نيستند؛ همچنين با عنايت به آن بخش از جملات آيات بعدى كه بر منزه بودن ذريّه ابراهيم(عليه السلام)از گناه و شرك دلالت دارد مىتوان به روشنى دريافت كه مصداق واقعى امت مسلمه اهل* بيت گرامى پيامبر اسلام هستند، زيرا تنها اين گروه هستند كه افزون بر آنكه از امت پيامبر اسلام و ذريّه ابراهيماند از هرگونه شرك و ظلم مبرايند.[51] در روايات شيعه مفهوم امت مسلمه نيز به بالاترين مراتب اسلام تفسير شده و مصداق امت مسلمه تنها گروهى اندك از پر فضيلتترين مسلمانان امت پيامبر(صلى الله عليه وآله)، يعنى اهل بيت(عليهم السلام)معرفى شدهاند.[52]در مواجهه با اين رويكرد كه برگرفته از روايات شيعه است ممكن است چنين گفته شود كه ظاهر اين آيه و آياتى كه نظير اين آيه خصوصياتى را درباره امت مطرح مىكند خطابى عام و شامل همه مسلمانان است. در پاسخ اين سخن نيز گفته شده است كه واژه امت محمّد(صلى الله عليه وآله)در معناى همه ايمان آورندگان به شريعت او پس ازنزول قرآن رايج گرديده؛ اما پيش از آن هيچ تبادرى از اين واژه يا واژه امت مسلمه به معناى تمامى پيروان اين آيين نبوده است، ازاينرو هيچ مانعى از اين نيست كه مراد از امت مسلمه در قرآن گروه خاصى از امت نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) يعنى اهل بيت(عليهم السلام) باشند.[53]
به عقيده طبرى و برخى ديگر از مفسران اينكه در اين دعا تنها گروهى از فرزندان ابراهيم و اسماعيل(عليهما السلام)در امت مسلمه جاى گرفتهاند از آنروست كه خداوند متعالى پيش از اين به ابراهيم(عليه السلام) اعلام كرده بود كه از ميان فرزندان تو تنها گروهى به مقام عهد الهى مىرسند كه از دسته ظالمان و بتپرستان نباشند و از همينرو امت مسلمه فقط آن گروه از فرزندان ابراهيم(عليه السلام) را شامل مىشود كه ستمى را مرتكب نشده باشند.[54]
در احاديث تفسيرى از سُدّى چنين نقل شده كه اين گروه از فرزندان ابراهيم، اعراب هستند.[55]
طبرى ضمن نقل اين سخن از سدى مىگويد: اين سخن خلاف ظاهر آيه و نيز واقعيات تاريخى است، زيرا اين گروه يقيناً اهل طاعت و امتثال اوامر الهى و ولايت خداوند سبحان هستند و روشن است كه چنين افرادى از ذريّه ابراهيم(عليه السلام)هم در ميان اعراب بودهاند و هم غير عرب.[56]
برخى از مفسران بر اين عقيدهاند كه ابراهيم و اسماعيل(عليهما السلام) در بخش نخست دعايشان: «رَبَّنا واجعَلنا مُسلِمَينِ لَكَ» طالب ثبات و استمرار اين وصف براى خود بودهاند؛ يعنى از خدا خواستهاند كه چنانكه در گذشته مسلم بودهاند در آينده نيز بر آن وصف بمانند.[57]
در روحالبيان اين احتمال نيز مطرح شده است كه آن دو براى عرصههاى آزمونى كه پيش روى داشتند (ذبح اسماعيل و افكنده شدن ابراهيم(عليه السلام)در آتش) تقاضاى شكيبايى و به سلامت رهيدن از اين عرصه را داشتهاند.[58]
منابع
البرهان فى تفسير القرآن؛ بصائر ذوى التمييز فى لطائف الكتاب العزيز؛ تفسير روح البيان؛ تفسير الصافى؛ جامع البيان عن تأويل آى القرآن؛ الفصل فى الملل و الاهواء و النحل؛ مجمع البحرين؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن؛ معجم مقاييس اللغه؛ مفردات الفاظ القرآن؛ الميزان فى تفسيرالقرآن؛ النكت و العيون، ماوردى.حسين ديبا و بخش فلسفه و كلام
[41]. مفردات، ص 86 .، «امّ».
[42]. مقاييس اللغه، ج 1، ص 21، «ام».
[43]. بصائر ذوى التمييز، ج 2، ص 79.
[44]. همان، مفردات، ص 86 ، «ام»؛ مجمعالبحرين، ج 1، ص 107، «امم».
[45]. تفسير ماوردى، ج1، ص379 ـ 380؛ مجمعالبحرين، ج 2، ص 407، «سلم».
[46]. الفصل فى الملل، ج 2، ص 226.
[47]. مجمعالبيان، ج 7، ص 173.
[48]. مفردات،ص423،«سلم»؛ الميزان،ج1،ص304ـ306.
[49]. الميزان، ج 1، ص 286 ـ 287.
[50]. روح البيان، ج 1، ص 233.
[51]. الميزان، ج 1، ص 299 ـ 300.
[52]. الصافى، ج1، ص 172؛ البرهان، ج 1، ص 334.
[53]. الميزان، ج 1، ص 300.
[54]. جامع البيان، مج 1، ج 1، ص 769.
[55]. مجمع البيان، ج 1، ص 393.
[56]. جامع البيان، مج 1، ج 1، ص 769.
[57]. مجمعالبيان، ج 1، ص 392.
[58]. روح البيان، ج 1، ص 233.